خانه
هستم در اتاق خودم. در اتاقي که قبلا زياد بودم، هر روز و ساعات متمادي و در سه ماه گذشته اصلا نبودم. بارون ميباره، زياد، در شهري که در سه ماه گذشته اصلا در اون نبودم. شهر ظاهرا فرقهايي کرده. ميدونها در حال تحولند. ميدون راهنمايي نماد دار شده. سعد آباد در حال نماد دار شدنه و ميدون ضد هم صاف شده. سر چهارراهها موانع سرعتگير سفيدي گذاشتن و بعضي از خيابونها هم lane ها .... اما بازهم همون مشهده که بود و هست. شهر مسطح و بزرگي پر از دهاتي. مثل من و خانوادم. جملهي چندان مربوطي نگفتم اما چي ميتوني بگي وقتي ناراحت باشي از درگيريهاي خانوادگي.
از اين سبک اعتراض خوشم اومد. 300 the movie
کسي که کامنت آخري مطلب قبلي رو گذاشته يادش رفته اسم خودشو بنويسه. لطفا!
0 :
Post Comment