به نظرت خوبه که آدم به ديدي گسترده و فراخ برسه. به جايي برسه که چيزي نتونه چندان متعجبش بکنه. در پس هر عملي علتي ببينه و براي هر پديده اي توجيهي در جيب داشه باشه و يا حتي المقدور قادر باشه اونو بتراشه. مي گن اسکار وايلد گفته "فقط احمقها هستند که تعجب مي کنند". من از وقتي که اين جمله رو شنيدم (بهتره بگم که خوندم) خيلي اعتماد بنفس پيدا کردم. چون خيلي کم پيش مياد که تعجب بکنم. با ديدن يک پديده ي طبيعي فوري نمي گم قدرت خدا رو بگردم. منتظر نيستم برف بياد تا بفهمم که خدايي وجود داره و به ما مهر مي ورزه. هرچيزي دليلي علمي داره، يک توجيه منطقي در پس هر رويدادي که يا قابل دسترسه و يا چندلايه است و با چندبار گول خوردن بالاخره مي شه به ش رسيد.
اما خوشبختانه زيبايي هنوز هست که بشه ازش لذت برد. دختر دايي پنج ساله اي پيدا مي شه که با حرف زدن و نقاشي کردنش تورو به لبخند وادار کنه. درون متناقض و پرانرژي آدمها هنوز قادره که آدمو به شور بياره. آره. هنوز وبلاگي دارم که فقط مال خودمه و هيچ آشنايي اونو نمي خونه و اين خوبه. خيلي خوب.
Saturday, April 03, 2004
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 :
Post Comment