Thursday, October 27, 2005

« نيمه‏ي پُر ليوان» کجاست؟

هوم...؟ چرا من همه‏ي ليوان‏و خالي مي‏بينم؟

4 :

Anonymous said...

اگر مراتب کامنت‌گذاري را در وبلاگت کم نکني شايد اين اخرين کامنت من براي تو باشد و البته که از اين بابت احساس خسران خواهي کرد. و اما کامنت گهربار بنده: به نظرم تو وقتي مي‌خواي توي ليوان را نگاه کني ليوان را چپه دست مي‌گيري،‌روي همين اصل قبل از اينکه چشمت داخل ليوان بيفتد از هر چه آب است خالي شده .

Anonymous said...

ها ها ها خیلی بامزه نوشتی. پس همونطور که حدس میزدم دچار یاس فلسفی دوران 20 سالگی پس از فارغ التحصیلی شدی !!!همونطور که گفتم زاویه دیدت را باید عوض کنی . اشکال از لیوان نیست . اشکال از جایی است که تو به اون نگاه می کنی . این لیوان یک عالمه هم نوشیدنی گوارا توش است اما جایی که تو از اون به لیوان نگاه میکنی یکجوری است که چون قسمت خالی لیوان را فقط می بینی فکر میکنی داری یک لیوان خالی را می بینی ! نه جانم این لیوان از این لیوان خیلی بلند هاست اما تو فکر میکنی که یک لیوان کوتاه خالی است . باید اون قدر جات را یا زاویه دیدت را عوض کنی که بتونی تمام لیوان را ببینی !

Anonymous said...

:)

بیا پیش خودم کار‌آموزی تا دو روزه بکنم‌ات بچه‌ مثبت بدم‌ات تحویل مامان‌ات.

Anonymous said...

این یه اپیدمی همه گیره.من تقریبا تمام لیوانها ی کاملا پر رو خالی خالی میبینم.