ديروز
برای روز اول چندان اميدوار کننده نبود. نه محيط رضايتبخش بود و نه همکاران. درهرحال برای قضاوت هنوز زوده، يک ماهی میرم بعد از خودم تصميمگيری در میکنم.
بهجز سوپور سرکوچهمون هرکی فکرش رو بکنی ازم پرسيده که چرا کنکور رو خراب کردی، امروز دکتر «م» از اساتيد سابقم و رئيس جايي که کار میکنم، و از قرار منو به اسم و فاميل میشناسه میگه «ما به شما خيلی اميدوار بوديم چرا قبول نشدی؟» اينبار ديگه گريهام گرفته بود. چی جواب بدم وقتی خودم هم نمیدونم چرا!؟
4 :
روز اول کاری ؛ همیشه بدترین روز است ...
کمی که صبر کنی فضای کاری یکباره برایت عوض خواهد شد
سلام. فکر کنم اگه من ازت خبر نگيرم تو عمرا اين کارو بکني. راستي مبارکه. کارت با ابومسلم هم که راه افتاد. نيازي نيست به خودت زحمت بدي و بابتش از کسي تشکر کني. همش لطف خدا بود و لياقت شخصي خودت
ای بابا..ارشد قبول نشدی؟چرا؟دقیقا چی شد که قبول نشدی؟دوستات همه قبول شده بودند ها...
ضمنا هولووول ماه رمضان رو تبریک میگم...من امروز ظهر فهمیدم!داشتم میرفتم طرف سلف که یکی دستمو کشید و ملتفتم کرد!
زير آب ميزنند
ضايع ميكنند
خورد ميكنند
اگر مراقب نباشي
Post Comment