Monday, October 10, 2005

لطفا اگر سوتي دادم با صداي بلند نخندين*

براي جلسه‎‏ي اول بدک نبود. فقط يک سوتي عمده دادم که اونم جلسه‏ي بعد به‏شون مي‏گم و عذار خواهي مي‏کنم. آره به‏ش علاقه‏مندم. تدريس‏و تفهيم رو مي‏گم. فقط اي‏کاش مي‏شد کمي متنوع‏ترش کرد. فاصله زماني که ملت مشغول آزمايشند حوصله‏ام سر مي‏ره. اومدم مولتي‏متر رو از روي ميز بردارم ديدم چسبيده به ميز! حکايتي است اين دانشگاه‏هاي غيرانتفاعي. قطعات رو خودشون بايد بخرن. وسط کلاس مي‏رن بيرون يک خازن 100ميکروفارادي مي‏خرن و بر مي‏گردن.

* و خوشبختانه زيرجُلي خنديدند!

4 :

Anonymous said...

پس به خير گذشت ! تبريكات فراوان ...

منم خيلي دلم ميخواد يه بار تدريسو تجربه كنم، دلم ميخواد ببينم ميتونم از پس بچه هايي كه گاهي به درز ديوارم ميخندن بربيام يا نه ...

Anonymous said...

قالب نوين مبارك. ما يك مدت مغيوب بوديم و كلي چيزها تغيير كرده.

Anonymous said...

اجازه آقا ! مبارك باشه كارمند شدن و همچنين تدريس

Anonymous said...

...خوشحالم