Wednesday, July 28, 2004


[عکس محض خالی نبودن عريضه است]

مي خواستم طبق معمول شروع کنم به رديف کردن کارهايي که کردم، اينکه سه روز وقت گذاشتم و Forum مشهديها رو فارسي کردم، اينکه سينما رفتم و ... به هرکدوم هم يکي دو جمله ي بامزه ضميمه کنم و بعد از چهار روز اينجا رو آپديت کنم. کاري که نزديک به دوساله انجام مي دم. اما قبل از اينکه شروع کنم به تايپ کردن، از خودم پرسيدم خوب که چي؟ مدام کارهايي رو که انجام دادم اينجا رديف کنم که چي بشه؟ پاسخي که به ذهنم رسيد تغيير دادن فرم بود، ايندفعه يه جور ديگه مي نويسم، قره قاطي، مثل فيلم MementoMomento (ياد آوری) پر از فلاش بک و فلاش فوروارد. يا يه جور ديگه، پاسخي که بارها به ذهنم رسيده و هربار هم نتيجه اي داده اما به نظر مياد پاسخ قاطعي نبوده که هنوز هم به سراغش مي رم. به هرحال، آيا اين تغيير فرم قانعم مي کنه. نه؛ راهش اين هم نيست. درنتيجه تا وقتي جواب قانع کننده اي پيدا نکردم يا از خير پاسخ دادن به اين سوال کذايي "خوب که چي؟" نگذشتم، بهتره چيزي ننويسم. (توي پرانتز: کسي يادش هست من اون اوايل با چه پاسخي به اين سوال نوشتن رو شروع کردم؟)