Erasable Memory
فيلم زيبا و تحسينشدهي Eternal Sunshine of the Spotless Mind ايدهي بسيار زيبا و جذابي داره. هروقت از کسي خستهشدي، جذابيتاشو برات از دست داد و رابطهات شروع به خراب شدن کرد، اون شخص رو از حافظهات پاک ميکني و براي هميشه مياندازياش دور. درواقع همون کليد Ctrl+Z يا Back Space ئي که خيلي از آدمها توي زندگي واقعي دنبالاش ميگردن در اين فيلم محقق شده. اما فيلم در همين سطح نميمونه بلکه آدمهايي رو نشون ميده که با اينکه قبلا همديگه رو پاککردند اما همچنان همديگه رو پيدا ميکنن و رابطهي قبل تکرار ميشه. يک جور تقديرگرايي يا «جذبهي ارواح»!
نتيجهي اخلاقي که مايلم از فيلم بگيرم اينه که ما آدمها نياز داريم هرچند وقت يکبار حافظهامون رو توسط خودمون پاک کنيم. حافظهاي که پر از تارعنکبوت و کدورت و سوءتفاهم و پيش فرض و آت و آشغال شده. درواقع مثل watch dog ئي که در ميکروپروسسورها پيش بيني شده تا پردازنده رو درمحيطهاي نويزي هرچند وقت يک بار Reset کنه، ما هم نياز داريم حافظهمون رو نوسازي کنيم و رابطهها رو تازه کنيم! آره کمي چرنديات صداسيمايي بافتم اما ميشه روي اين مساله فکر کرد.
و اما فيلم، «درخشش ابدي يک ذهن ناب» که در رتبهبندي 250 فيلم برتر سايت imdb رتبهاش 38 ه و کاربرها امتياز بالاي 8.6 از ده رو بهش دادن، علاوه برايده ي فيلمنامه، از جهات ديگهاي هم قابل توجهه. اولا بازيها، جيمي کري و کيت وينسلت به نقش زوج جوان فيلم هردو عالي هستند مخصوصا جيمي کري، در اين فيلم غيرکمدي و با نقش يک آدم درونگرا که اصلا از کري با سابقه ي فيلمهاي کمدي انتظار نداريم، واقعا ستودني است.
مسالهي بعدي فيلمنامه وماجراي غيرخطي-دَوَراني فيلمه که ديدن فيلم رو جذاب ميکنه، عملا با چنين روايت پيچيدهاي ازماجرا، فيلم رو ميشه چندبار ديد و بازهم نکات جديدي از فيلم کشف کرد و لذت برد.
سکانسهاي رويا و بخشهايي از فيلم که در حافظهي جوئل (جيمي کري) ميگذرن عجيب، سورئال، جذاب و درمواردی خيلي هم خندهدار هستند.
درکنار ماجراهاي زوج جوان فيلم، ماجراهاي فرعي جذابي هم در فيلم هستند که بهخوبي در کنار ماجراهاي اصلي جفت وجور شدن و فيلم رو ديدنيتر کردند.
1 comment:
یک فیلمی دیدم فکر میکنم اسمش کد43 بود (خیلی اسمها خوب یادم نمی مونه) موضوعش تقریبا شبیه به این فیلمی بود که معرفی اش کردی . بنظرم اگر ببینیش خوشت میاد
توسط ورود ممنوع
Post Comment