پاراگرافهاي خواندني
پاراگرافهايی که طي چند رو اخير خوندم و ازشون لذت بردم:
[خورشيد خانوم] من از حکومتم متنفرم. از دزدهايي که کشورم رو، هوا رو، و خنده رو از مردم کشورم دزدين متنفرم. از ناتواني خودم هم متنفرم.
[سميآدم] خدايا... آخه الآن که هنوز موبايل نسل سوم از راه نرسيده نقشه نسل چهارمش رو هم کشيدن، دونستن اينکه چه جوري ميشه با 4 تا ترانزيستور فرستنده AM ساخت به چه دردي ميخوره؟!!!! البته براي کسايي که با رشته دلنشين برق آشنا نيستن بگم که اين دونستنه که ميگم به هيج وجه چيز ساده اي نيست! شامل اين ميشه که 500 جور انتگرال و معادله ديفرانسيل و معادله حالت و کوفت و زهرمار ديگه رو حل کني تا آخر يه چيزي به دست بياري که عملا هم کار نمي کنه! و اگر هم بکنه مي توني خيلي پيشرفته ترش رو بري در مغازه با 500 تومن بخري!
[عباس معروفي] يک بازي هنوز باقيست: دو روز زودتر صلاحيتها تأييد شد که در اين فرصت کساني جيغ بکشند، داد بزنند، خودشان را به خدا برسانند تا رهبر يک حال تخمي به ملت بدهد؛ "صلاحيت فلاني هم از صدقهي سر آقا تأييد ميشود."
لطفاً به اين انتخابات بشاشيد. در اين دو روز مخ طرف (يعني مخ همان مخ کوچولو) را زدهاند.
[نيکآهنگ] دور جدید بازی، یعنی پذیرش حکم حکومتی. اعلام زود هنگام رد صلاحیت معین، یعنی امکانپذیربودن معامله و بازی تایید-رد صلاحیت تا پایان وقت قانونی. نتيجه: گرمکردن تنور انتخابات، شکستن رای هاشمی، گرفتن آرا بیشتر از مردم، و ایجاد مشروعيتی که باز مورد نظر نظام است. حفظ نظام، از اوجب واجبات است...نه؟
[عليرضا] ... ولی یه چیز رو مطمئنم که اگه حداقل این جماعت وبلاگ نویس با همدیگه همدل و همرای بشن و اعلام کنن که رای نمیدن، این حضرات حساب کار دستشون میاد.
3 :
وقتي از دور دستي بر آتش داشته باشي مي تواني راحت بگويي راي ميدهم يا راي نميدهم و يا حتي بگويي از چه و چه متنفرم پا را كه آنسوي مرزها ميگذاريم يادمان ميرود اينجا ايران است
آیدا جان برای درک فجایع لازم نیست در بطن باشی. مگر من و تو در اردوگاههای نازیها بودهایم؟ چون نبودهایم یعنی نباید انزجار خودمون رو فریاد کنیم چون دستی از دور بر آتش داریم؟ چه حرف عجیبی. درک نمیکنم.
درک مشکلات ممکن است اما ارائه راه حل مشکل نه.البته غیر ممکنی وجود ندارد بهتر است بگویم عموما در ارائه راه حل مناسب دچار مشکل می شویم
Post Comment