خرابشده
اعصابام شديدا از اين مملکت خرابشده بهمريخته است. براي يک تاييديهي تحصيلي دبيرستان سه هفتهاست دارم مي دوم و هنوز بهجواب نرسيدم. هنوز عرقهاي دنبال پروندهي معافيت دويدنم که توي گاوداري نظاموظيفه گم شدهبود، خشک نشده که توي هچل تاييديهي تحصيلي افتادم. ترجيعبند افکارم اينروزها شده "خراب شده"، اين مملکت خراب شده، که نه کاري توش پيدا ميشه و نه مدرک تحصيليات رو بهت ميدن. گندش بزنن.
چهکار ميشه کرد؟
گزينهي اول: ايران رو نابود کنيم. (کاري که در حال انجامه و فقط کمي صبر لازم داره، بوي گندش رو نميشنويد؟)
گزينهي دوم: خودمون رو نابود کنيم. (اينهم در حال انجامه، بوي گندش توي همين نوشتهها شنيده ميشه)
گزينهي سوم: سازش. (متاسفم)
گزينهي چهارم: فرار. (با جيب خالی!؟)
5 :
شما اينجا چي كار ميكني ؟ الان نبايد تو جلسه باشي ؟!!
یه راه دیگم هست که بی خیال شیم و نیم کیلو!! حشیش بگیریم و تا آخر عمر ه÷ل باشیم!
آقا میل ما رو گرفتی؟
خراب شده ... بله! فکر کنم يک همچنين چيزي باشد.
به نظر من يه ايراني موفق اونيه كه بتونه به همه ي اين مسائل بسيار جدي، به ديده ي طنز نگاه كنه و با اين وضع مسخره تفريح كنه!
Post Comment