اگر به خاطر داشته باشيد من در تاريخ 20 خرداد (9 ژوئن) متني نوشتم و شخصي به نام « ميم نون واو هه يه » رو متهم به تيزبازي و دزدکي وبلاگ ديگران رو خوندن کردم، مسلما براي خودم دلايل ومدارکي داشتم و اون متن رو بعد از دو سه روز فکر و درگيري ذهني نوشته بودم، امروز با « ميم نون واو هه يه » يک مکالمه ي طولاني داشتم و خيلي مسائل برام روشن شد ( به نظر شما مسائل واقعا روشن مي شوند؟ يعني من تونستم به حقيقت محض دست پيدا کنم؟ و حقيقت هيچ جلوه ي ديگه اي نداره؟ باشه باشه! اين افکار رو مي ذارم کنار و حرفمو ادامه مي دم) در نتيجه تمام اون حرفها و صفتها غلط بوده و سوءتفاهماتي بيشتر نبوده، سوءتفاهماتي که يک سري دلايل خارج از قدرت من (مثل دريافت نشدن ايميلي که فکر ميکردم دريافت شده و .. ) هم به اونها دامن زد و نتيجه اش شد اون نوشته ي کذايي. پس اولا به خاطر اون نوشته و لحن بدش عذر خواهي مي کنم و ثانيا از هرکسي که فکر ميکنه من با نوشته هام به ش توهيني کردم و يا صفت نامناسبي رو به ش نسبت دادم عاجزانه درخواست ميکنم به جاي ناراحت کردن خودش و ايجاد سوءتفاهمات بيشتر رک و راست منو در جريان بذاره تا چنين مسائلي دوباره پيش نياد.
يک جمله اي يک قرن پيش نمي دونم کجا خوندم که امروز براي بار ده هزارم به ش ايمان آوردم « هميشه بهترين پاسخها بعد از پايان مکالمه به ذهنم آدم مي رسند! »
Tuesday, July 06, 2004
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 :
Post Comment