بازی آرزو
مشت ممد دعوتم کرده به بازي آرزوها. زياد توي بلاگستان نديدم بازياش گرفته باشه. اما همينکه باعث ميشه بهانهاي براي بهروز کردن وبلاگها بدست بده خودش غنيمتي است!
تعريفي که از آرزو توي ذهنم دارم به معني يه چيز دستنيافتني است. يه چيز خيلي دور، زيبا و خواستني. و وقتي به چيزهايي فکر ميکنم که دلم ميخواد داشته باشم يه مشت چيز شدني رو ميبينم. يا شايدم درستتر باشه بگم که هنوز اونقدر پررو و بچه هستم که آرزوها و خواستههامو دستيافتني ميبينم. چيزايي مثل
- داشتن بدني عضلاني و سالم
- گشتن در دنيا و مافيها
- تحصيل تا رسيدن به مرتبهي استاد کاملي
آره، هنوزم اونقدر پررو و بچه هستم که اينا رو شدني ميبينم.
مسلما موارد جزئي تر ديگهاي هم هست که دلم ميخواد داشته باشم اما حال نوشتنشو ندارم. مدتهاست که ديگه رغبتي به شخصي و جزئي نوشتن توي وبلاگ ندارم همچنين هم رغبتي به خوندن نوشتههاي شخصي و جزئي ديگران. مسلما چيزهايي در من با يکي دو سال پيش تغيير کرده. زماني که بيکار تر بودم. بيشتر در وب ميچرخيدم، حساستر هم بودم. اما الآن نه، بيشتر سرم با درس و مشقام گرمه و پوستم هم کلفت تره و البته به همون اندازه هم تنها.
اگر کسي از خوانندههاي اينجا مايله در اين بازي شرکت کنه، خوشحال ميشم آرزوهاشو بخونم. مطمئن باشيد من بوسيلهي فيد ريدرهايي که دارم وبلاگ همهي رفقا [لينکهاي سمت راست و حتي بيشتر] رو ميخونم.
2 :
می خواستم بگم نه تنها خیلی بچه نیستی که به نظر من خیلی هم بزرگ شدی و زیادی از عالم بچگی دور شدی که اصلا نشانه ی چیزه خوبی ، به نظر من، نیست
چرا اینو می گم چون نه تنها چیزهایی که می خوای در دسترست هستن بلکه تو الان داری درست توی همون راه می ری و حتی فکر کنم داری می بینیشون
پس فقط می شه گفت خیلی بزرگ شدی و تخیلات بچه گانت از کار افتادن که این چیزها رو برای خودت دست نیافتنی می دونی
----------
بیا بشین پای درد دل ِ خودم تا بفهمی دست نیافتنی یعنی چی
be hamashoon miresi, kheili koochektar az inan ke to be dast nayaarishoon, albate dovvomish age vaaghean arezoot baashe hanooz ziad gaami baraash barnadaashty va sakhttare. hala bozorgtar ke shodi aarezoohaatam bozorgtar mishan ;).
Post Comment