Sunday, July 23, 2006

ريشه‌یابی

روزي روزگاری، يا دقيقتر بگوييم 334 سال پيش در چنين روزهايي، دکارت مشغول چت کردن با يکي از دوستانش بود. آن دسته از نوع بشر که اغلب اسمشان به «ه گرد» ختم مي‌شود و امان از اين دسته از دوستان! باری، دوستش سوال متداول ?hasti را از او پرسيد. دکارت که به خطوط اينترنت آن زمان اصلا اطميناني نداشت گفت «فکر مي‌کنم» و بعد با کمي مکث اضافه کرد «پس هستم»
و اينگونه بود که دکارت بعدها با اضافه کردن یک «من» به اين مجموعه، فلسفه‌ي عقل‌گرايي غربی را با جمله‌ي معروف «من فکر مي‌کنم، پس هستم» بنيان نهاد.

4 :

Anonymous said...

شما جدي نگيرين 

توسط نظر به راست

Anonymous said...

این نشان دهنده ی نقش مهم و استراتژیک اون دوستان ه دار هستش.  

توسط meigoon

Anonymous said...

از کتاب ساده و جالب "مقدمات زبانشناسی" اثر "رابرت لارنس ترسک:
هر چند زبان گفتار ما به طور مداوم و غالبا به سرعت در حال تغییر است، اغلب از پذیرش این تغییرات در زبان نوشتار امتناع میکنیم. نوشتار برخلاف گفتار ذاتا محافظه کار است.
زبان نوشتار به عنوان مظهر دانش و پیوند با گذشته باشکوه یک کشور می تواند از چنان اعتباری برخوردار شود که مردم آن را زبان واقعی بدانند و گفتار را تحریف شده، رو به زوال، زشت و برای اهداف جدی کاملا نامناسب در نظر بگیرند.
زبانهایی مثل لاتین باستان یا بعدها، زبان فرانسه در نوشتار به سختی تغییر می پذیرند ولی انگلیسی منعطف تر است. درباره زبان فارسی به طور مشخص نمی دونم، اما به هر حال خیلی خوش بین نباش که تغییراتی که در مطلب "هروف ازافه " عنوان کردی به این زودیها اعمال بشه.
 

توسط سمیرا

Anonymous said...

اما بعد از 334 کسی در جواب دوستی که همان سوال را کرده بود ( با اطمینان از خطوط اینترنت ) پاسخ داد : هستم.
اما بعد متوجه شد که نیست ، حتی با اینکه فکر می کرد که هست. 

توسط M.B.E