پرکردن ليوان
«... زندگي نيز خلاء بيانتهاي نوميدکنندهي علاجناپذير خودرا در برابر ما باز ميکند. خلائي که مثل پردهاي خالي، هيچ چيز در آن وجود ندارد. ولي مردي که ايمان و فعاليت محرک اوست، از اين خلاء باکي ندارد. ميرود جلو، ميسازد خلق ميکند، آنگاه ديگر پرده خالي نيست، بلکه از باروري سرشار و وجودي گرانبار است.»
شورزندگي - ص 294
- هوم،.. پس تصميم گرفتي خودت ليوانو پر کني!؟
- بهنظر مياد تنها راه همين باشه.
- حالا خر بيار و باقالي.. بخشيد... چيز... ليوانو پر کن!
- جدن! تو نيمهي پر ليوانتو با چي پر کردي؟
- نصفشو که با چاي، بقيهشو هم با آب جوش!
- مسخره!
3 :
سلام پسر شجاع من همیشه وبت رو میخونم یه بار هم رفتم برایت کامت بذارم اینقدر سخت بود پشیمون شدم خیلی وقته میام ومیرم امشب گفتم برای یه چیزی بنویسم خیلی درکت میکنم زیاد. .راستی نوشتنت عوض شده ها قبلن یک جور دیگه مینوشتی حال وهوای این روهایت را خیلی میفهمم بازم میام فعلا بای
هیچوقت نمیشه فهمید لیوان پره یا خالی.همش توهمات خودمونه.تا وقتی خودمون خارج از ماده نباشیم نمیتونیم ماده رو تحلیل کنیم در نتیجه نمیتونیم نظر قطعی بدیم...
منظورم اینه که تو هر طور لیوانتو دوست داری پر کن.
...شاید اینگونه باشد
من چشمام رو پر کردم!!
خوب است عظمت در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که به آن می نگری...
Post Comment