Wednesday, July 11, 2007

پسری با سیستم پُکیده

مدتها بود که تغذیه‌ی سیستم ام بازی در می آورد و منم پشت گوش انداخته بودم و فقط یکی دوبار سعی کرده بودم با کلی زرنگی مساله رو مربوط کنم به تنظیمات BIOS و روبراه‌ش کنم که سیستم‌ام گول نخورده بود و نشده بود. مشکلات روشن خاموش شدن سیستم همچنان براه بود تا اینکه پسر قصه ی مال تصمیم گرفت دستی به سروگوش سیستماش بشکه. به‌اش RAM اضافه کنه و ترگل ورگل‌اش کنه تا برای فروش آماده‌ش کنه. همین بود که به جون سیستم افتاد و... چشم ات روز بد نبینه، منبع تغذیه‌ی خراب زدو مادربورد رو سوزوند و الآن سه چهار روزه که سیستم‌اش گوشه‌ی تعمیرگاه‌است.
خلاصه که به درد بی‌سیستمی گرفتار نشین! بد دردیه که جگر گوشه‌ات، مونس ایام تنهای ات توی تعمیرگاه باشه! اونم چی، زمانی که باید تا یک هفته‌ی دیگه پروژه و سمینار درس مربوطه رو تحویل بدی و همچنین رمانی که خودتو آماده می‌کردی که سیستم‌اتو بفروشی و با یک نوت‌بوک مامانی برگردی ولایت‌ات!
باز خوبه این سایت خوابگاه هستو می‌شه برای ساعتی توش سیستمی یافت و چند صفحه‌ای تایپ و کرد و بلاگی نوشت...