Sunday, June 11, 2006

من چرا ناراحت نيستم؟

بازي که تموم شد ناراحت نبودم. راستشو بخواين کمي هم خوشحال بودم. هرچند تا دقيقه‌ي 75 خوشحال بودم و خيلي دلم مي‌خواست بازي 75 دقيقه بود، اما وقتي ظرف سه چهار دقيقه دو تا گل خورديم اصلا تعجب نکردم. مثل اينکه انتظارشو مي‌کشيدم. نهايت آروزي من به عنوان يک آدم تحصيل کرده و واقع بين اين بود که با تفاضل بيشتر از 2 گل نبازيم (مثل کاستاريکا) که خوشبختانه همين‌ام شد. در هرحال حباب کاذبي که از موفقيت و قدرت حول تيم ايران شکل گرفته بود در اولين گام ترکيد و انتظارات از "تيم ملي" منطقي شد. همچنان آرزو مي‌کنم از پرتقال بيشتر از سه گل نخوريم و نهايتا بتونيم يک مساوي از آنگولا بگيريم تا دست خالي برنگرديم.

[آلبوم تصاوير بازی]