Sunday, April 23, 2006

Memoirs of a Geisha


ديشب فيلم خاطرات يک گيشا رو ديدم و تصميم دارم تا هنوز تحت تاثير فيلم هستم چند خطي در موردش بنويسم. متاثر بودن از يک فيلم يا کتاب هم براي خودش حکايتي‌است. شبيه يک پاسخ ميراست. ساعات اوليه خيلي متاثري، حتي ممکنه اگر قبل از خواب فيلم رو ديده باشي تا توي خواب هم همراه‌ت باشه، اما يواش يواش... هيچي نمي‌مونه. پوف! تموم شد و رفت پي‌کارش. فقط وقتي بوده که گذشته! البته برهمه‌گان واضح و مبرهن است که ميزان «طول‌کشيدن‌تاثير‌يک‌اثر» به ميزان «تاثيرگذاري‌آن‌اثر» بستگي دارد اما بازهم مساله‌ي زمان مطرحه و سوخت و سوز نداره.
داشتم مي‌گفتم، از فيلم خوشم اومد. فيلم خوبي بود درحد کتاب. ماجراهاي زيربا و گيرا و انساني. کتاب سال 97 منتشر شد وکتاب پرفروشي هم شد. توي ايران هم خوب فروش کرد و تبديل شده‌بود به يک کتاب مناسب براي هديه‌دادن. يادش به‌خير؛ زمان دانشجويي کتاب‌رو از بامداد امانت گرفتم. آره، فيلم زيبايي بود. بالاخص سکانس رقص که تصويرش رو در بالا مي‌بينيد.

[وب‌سايت‌فيلم] + [در وي‌کي‌پديا] + [در imdb] + [وب‌سايت soundtrack هاي فيلم]

3 :

Anonymous said...

به به ...
ما بسي لذت مي بريم ميبينيم جوانان اسم ما را در نوشته هاي خود به كررات مي آورند، ولكن پسر جان ! جاي لينك ما خالي است ... 

توسط بامداد

Anonymous said...

mikham raje ADSL bishtar bedunam va hamintor age ashna dari raje windows2003server


yek dosste ghadidmi 

توسط oldfreind

Anonymous said...

دقیقا نمی دانم تو چندمین نفری هستی که گفتی این فیلم خوب است و تاکید کرده ای روی صحنهء رقص ! اما نمی دانم این فیلم چی دارد که هنوز ندیدمش . یک جور ... امممم ... مخالف کشش چه می شود ؟ منظورم این است که با این که روی طبقهء کتاب هاست و کلی هم وقت بیکاری بوده ، نمی دانم چرا ندیدمش ! همان که گفتم . مخالف کشش !  

توسط تیغ ماهی