يک استاد دو در شدهي عصباني
يک ربع از شروع کلاس گذشته و خبري نيست. هنوز کسي نيومده. چند نفري رو توي سالن ديدم اما سرکلاس نيومدن. دو تا دختر اومدن ميگن که از اين بعد ميخوان بيان اين کلاس، بعد از دو جلسه تازه سروکلشهشون پيدا شده، کمي باهشون سروکله ميزنم، قوانين کلاسمو بهشون ميگم. در اين فاصله بازهم خبري نميشه. دقيقا بعد از يک ماهه که قراره کلاس تشکيل بشه. آخرين جلسه 18 اسفند بوده و الآن 17 فروردينه. اي دودره بازها. حسابي حرسم در اومده. طول و عرض کلاس آزمايشگاه رو گز ميکنم. توي سالن گشتي ميزنم. دونفرشون رو توي اتاق يکي از اين انجمنها ميبينم. «لطفا با دوستانتون مشورت کنين و بعد بياين سرکلاس و گرنه براتون خيلي بد ميشه!» بعد از اين تذکر شديدالحن ميرم سر کلاس مينيشنم و باز منتظر. ميان، اما همون دو نفر. بقيه رو خبر نکردن. خيلي خوب، بفرماييد. موفق شدين اين جلسه رو دو در کنيد. «اين جلسه رو همه غيبت ميخورن، به دوستانتون بگين جلسهي بعد، آزمايش بعدي رو انجام ميديم.» منو دودر ميکنين! «تصميمگيري درمورد اينکه کلاس به حدنصاب ميرسه يا نه، با منه نه با شما!»
4 :
تا حالا از دید استاد به دو در کردن کلاس نگاه نکرده بودم.
توسط متهم
میبینم که این ای دیاس ال بلای جونت شده انگار!!!! عجب !!!! آقا ما که از خیرش بلا این حرف ها گذشتیم.....شمال استفاهد کنید مارو هم یاد کنید !!!!!!!!!!
توسط سورئالیست
بهت كاملاً حق ميدم كه عصباني باشي.ولي تجربه خودم ميگه كه دودر شدن خيلي هم خوب و قابل تحمله. اون چيزي كه واقعاً سخته، اينه كه بعد از يك ترم زور زدن و گلو پاره كردن، ببيني كه هنوز يه چيزهاي ساده و پايهاي رو نفهميدن يا انجام نميدن. براي من يكي كه نه تنها غير قابل تحمله، كه حتي موجب شده كه به گريه بيفتم. بايد سرت بياد تا بفهمي چي ميگم
توسط بهرنگ
بابا ابهت !! گناه دارن ، خودت هم سن و سال اونا بودي چقدر از 2دره شدن كلاسا لذت مي بردي ؟ ها ؟ بزار اوناام جووني كنن ;) ، البته من يكي شخصن با مقاديري خشانت موافقم ولي نه خيلي ...
در ضمن اصلن نميتونم تجسمت كنم وقتي جدي و با اخم داري خط و نشون مي كشي ، من كه اكثر اوقات وسط اخم و تَخم و عصبانيت با يكي دو تا شاگرد خصوصي خندم مي گيره :( ، خلاصه شاگردان ِ نسل جديد ِ بسيار بسيار پر رو هيچ گونه حسابي از من نمي برن ... :(
توسط بامداد
Post Comment