Wednesday, August 03, 2005

چرا سيب‏زميني؟

موردي که الآن خيلي درمورد خاتمي به عنوان يک حسن بزرگ مي‏گن و ازش تعريف مي‏کنن اينه که انتقاد پذير بود و اصطلاحا فحش‏خوري جماعت دولتي‏ها رو بالا برد. اين نکته‏ هيچ تناقضي با سيب‏زميني بودن اين شخص نداره. يک سيب‏زميني رو چه به‏ش فحش بدي چه ازش بخواي که يک کار مفيد انجام بده در هردوحال واکنش‏ش يکيه، اونم اينکه هيچ‏کاري نمي‏کنه جز تکرار ضبط‏صوت‏وار يک‏سري حرف‏هاي قشنگ. درانتها هم ازبس اون حرف‏هاي قشنگ رو تکرار کرده، اون حرف‏ها هم معناي خودشو ازدست مي‏ده و مي‏ره در راستاي حرفهاي سيب‏زميني‏وار. (مردم‏سالاري ديني، حقوق بشر، جامعه‏ي مدني.. اوه اوه حالم به‏هم خورد از بس اين عبارات رو شنيدم!)
يک سيب‏زميني وقتي دانشجوها رو لت‏وپار کنن همونقدر واکنش عملگرايانه نشون مي‏ده که وقتي دانشجوها به‏ش فحش بدن و ازش عملگرايي بخوان. (واکنش عملگرايانه يعني پافشاري بر استعفا تا دست‏يابي به نتيجه، و نه تهديدهاي بي‏خاصيت به استعفا که اون‏هم از فرط تکرار تبديل شده به يک شوخي بي‏مزه)
يک سيب‏زميني انتخابات فرامايشي مجلس هفتم رو برگزار مي‏کنه و آخر دوره‏اش هم مي‏ره به مجلس و با راهيافتگان عکس يادگاري مي‏گيره و دل مي‏ده و قلوه مي‏گيره.
يک سيب‏زميني اونقدر عملکردش در اصلاحات موفقه و تونسته رضايت عمومي رو جلب کنه، که نماينده شاخص اصلاحات در انتخابات (معين) که قراره راه اونو ادامه بده، تنها موفق مي‏شه هشت درصد راي بياره.
به نظر من خاتمي حتي از نظر انديشه هم آدم قابل احترامي نيست. در سخنراني چند روز پيشش در جمع نمايندگان نمايندگان اقشار و نخبگان، آقا فرمودن «ما در ايران سانسور داريم چون در اسرائيل هم سانسور هست»! (نقل به مضمون) اين واقعا بچه‏گانه‏ترين و احمقانه‏ترين نوع استدلاله. اينکه تو منفورترين کشور از نظر خودت که حتي وجودشو قبول نداري و مي‏خواي نابودش کني رو دليل بياري براي عملکرد ضعيف خودت واقعا استدلالي است درحد روزنامه‏ي کيهان و برادر حسين‏ها.
خاتمي فقط يک ژست و بود يک لبخند. آدمي دقيقا در قد و قواره‏ي نظام اما خوشتيپ و خنده رو. يک سرعت گير به تمام معنا که فقط تلفات داد و از دلش دولت افراطي احمدي‏نژاد در اومد.

نکته‏ي نامربوط: من خيلي حرصم مي‏گيره وقتي مي‏بينم يک نفر برام چهار-پنج‏تا کامنت پشت سر هم گذاشته، مي‏بيني 5تا کامنت داري، انتظار داري با 5 تا نظر مختلف مواجه بشي، اما وقتي کامنت دوني‏تو باز مي‏کني مي بيني هر5 تا رو يک نفر گذاشته! دوست خوب و قديمي من سعي کن اين‏کارو در کامنت دوني من تکرار نکني...

5 :

Anonymous said...

خوب بود نقد كني و موفقيت و عدم موفقيت را كنار هم بگذاري و بررسي كني البته در اين محيط همه آزاديم هر جور كه مي خواهيم بنويسيم ، هر قدر هم خاتمي را سيب زميني بداني نمي تواني پيشرفت هايي را كه در زمينه هاي مختلف سبب سازش بوده در نظر نگيري يا او را ناكارآمد بخواني چون مايل نبود استعفا دهد تا من و تو بعنوان يك قهرمان از او ياد كنيم.راي نياوردن دكتر معين دلايل زيادي داشت كه شايد درصدي از آن مربوط شود به مردمي كه از دولت خاتمي نا اميد شده بودند.خاتمي در آن جلسه چنين جمله اي نگفت او گفت در ايران سانسور وجود دارد ، در جهان هم همينطور و ... در آن جلسه خاتمي حرفهايي زد كه بسياري از دوستاني كه در بلاگهايشان حتي نسبت به حرفهاي آن روزش هم انتقاد داشتند لذت بردند ، قصد دفاع از او را ندارم كه ديگر دفاع يا انتقاد از او چندان فرقي به حالمان ندارد اما فكر مي كنم بهتر است نگاه نقادانه و خالي از احساس داشته باشيم

Anonymous said...

ببخشيد دوست خوب و قديمي من كه به خاطر سه تا كامنت پشت سر هم خودم دلخورت كردم ؛ كامنتايي كه براي ماسمالي اشتباه كامنت قبلي نوشته شده بود ...

ديگه تكرار نميشه ...

Anonymous said...

relax man!

Anonymous said...

سلام. ممنون!

Anonymous said...

قصد آپدیت نداری؟