Wednesday, July 06, 2005

[.. حذف شد ..]
وقتي اين مدل افسردگي ها به سراغم مياد هيچ کار نمي تونم بکنم. نه کتاب مي تونم بخونم، نه ور رفتن با PHP و سيخ کردن وب‌سايتم آرومم مي کنه و نه حل تمرينهاي PLC. وقت بي نهايت به سختي و کندي مي گذره. بيکاري سهمگين مي شه و گرما طاقت فرسا. يادم مياد که چه آدم سرد و خشک و تنهايي هستم. ...
نه، با نوشتن هم وقت نمی گذره. نمی گذره...
دلخورم، از خودم.