هنوز شوکه ام. مي رم پايين که به پدر مادره بگم بيان بالا، خواهره اومده پاي چت و بساط وب کم هم براهه. پدر و مادر تلوزيون نگاه مي کنند. پدره مي پرسه اين قضيه ي دستگيري سايتهاي اينترنتي چيه؟ تلوزيون مصاحبه با چهار نفر از دستگير شده هاي ماجاراهاي اخير رونشون مي ده. پدر و مادره رو مي فرستم بالا و خودم مي شينم پاي تلوزيون.
شوکه مي شم.
کسايي که نزديکه به دوماه غيب بودند و خيلي ها نگرانشون بودند قلبشون براي اخبار آزادي اونها مي تپيد و براشون پتيشن امضا کردند. کنار هم نشستن و ابراز ندامت مي کنند. تسبيح به دست گرفتند، دکمه هاي بالاي پيراهنها رو بستند و از توبه و خدا صحبت مي کنند. انگار که سرمقاله هاي کيهان رو روخوني مي کنند، از تشکيلات و خط دادن و اصطاح طلب هاي افراطي و هسته هاي برون مرزي صحبت مي کنند.
اينها هم مردند.
دوشنبه ي پيش خاتمي در مراسم 16 آذر مرد.
چند روز پيش حجاريان وقتي اسم فراخوان رفراندوم رو "کليک کليک بنگ بنگ " گذاشت مرد و پريروز هم محمد قوچاني وقتي طرح فراخوان رو "امريکايي" ناميد.
« همه مي ميرند »
يک نسل بدون قهرمان و من و تويي که فقط خودمون رو داريم.
Tuesday, December 14, 2004
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 :
Post Comment