Namana
در اعتراض به توقيف مسخره و بي‌دليل روزنامه‌ي ايران و دستگيري کاريکاتوريست بيچاره‌ي صفحه‌ي کودکان اين روزنامه، به مدت يک هفته اسم اين وبلاگ Namana است.
توضيح:
ايسنا: روزنامه ايران توقيف موقت شد.
زن‌نوشت: «ايران» توقيف شد؛ «مانا» بازداشت.
روبو: سوء استفاده از کاريکاتور ايران به نفع پان ترکها
مرشد و مارگريتا: نمنه ؟
تارنگار: شورش تمام عيار تبريز
وبلاگ شمس تبريز
10 :
lكويم موافقم.اينقده به اين تركها خر گقتند كسي اعتراض نكرذد.يك بار يكي سوسك گفته يا نگفته ببين چه قشقرقي به راه انداخته اند
توسط ميثم
هی یره گیر نده.
توسط golnaz
اگه میخوایی لینکات کامل و دست اول باشه بگم که الانم اینجا مثه اینکه اطرافای بارازو مرکز شهر ریختن بیرون.البته من اینم بگم که این شهره ما کمی راحت طلبه و تبریز نیست که از جون مایه بزارن:ی..اخه گویا تبریز 5 نفر مرده...خلاصه من که میترسم مخصوصا از این پان ترکها...خدا ختم به خیر کنه...همه اینا کاره ... همه جا میخوان شورش راه بندازن.یکی سیستان.یکی کردستان.حالا هم اذربایجان
توسط golnaz
پسرشجاع: مطمئنی پنج نفر مردن؟ فکر کنم شايعه و يک کلاغ چل کلاغ باشه! ضمنا چرا گزارشی در وبلاگت نمی‌نويسی تا من هم لينک‌هامو تکميل کنم!؟
حالا حامد جان این مساله چقدر اهمیت داره که تا این حد بهش بپردازی و اونم به این شکل؟ یه بابایی یه کار اشتباه انجام داده. یه عده - که خدا رو شکر دنیا و مخصوصاً ایران - از این عده ها کم هم نداره، سر این مساله شلوغ کردن و اعتراض. در حالی که سردبیر بدبخت قبلش رسماً عذرخواهی کرده و این عذرخواهی رو هم چاپ کرده. حکومت ج.ا.ا هم که سر بزنگاه منتظر همچین چیزی بود. بعد از اون جریان بم و تاسوکی و مشکلات قومی که هر روز با کرد و بلوچ و عرب های اهواز دارن، یه ژست حمایت قومی اومده برای ملت که آره ...ما خیلی هوای قومیت ها رو داریم. اه اه ...آدم عقش می شینه حتی فکر کنه به سیاست های تعفن آور تابلو اینها...
اما حرف من یه چیز دیگه است. اصلاً قضیه "نمنه" و حمایت از ترک ها و اینا نیست...قضیه سو استفاده از موقعیته که ج.ا.ا انجام داد ( در ضمن، داشتی که مرتضوی یه گوشه چشمی هم به شرق و امثالهم داشت که چند وقته شیطونی می کنن گاهی! تا یادشون باشه: فکر نکنن تخته کردن در روزنامه ها یادشون شده) یک تیر و دو نشون بود. معذرت که طولانی شد. خواستی ادامه بدی. بنویس تا همین جا بحث کنیم.
توسط hamid
پسرشجاع: آره حميد، تا حدود زيادی باه‌ت موافقم، اعتراض من هم درواقع به جنجال بیهوده‌ایه که سر یک کاریکاتور کاملا نامربوط بوجود اومده و باعث قربانی شدن یک کاریکاتوریست خوش ذوق و همچنین سوءاستفاده ج.ا.ا و یک مشت پان‌ترکیست شده... هرچند که مثل تو معتقد نیستم یک بابایی یه کار «اشتباهی» انجام داده، چرا که لغت نمنه یک کلمه‌ی متداول در فارسی به خصوص در تهرانه و من هیچ اشتباهی در استفاده‌اش نمی‌بینم. من اسم وبلاگمو می‌ذارم Namana تا اولا از مانا نیستانی اعلام حمایت کنم (خوش‌بحال مانا نیستانی با این همه حمایت!) و ثانیا بگم که این کلمه هیچ توهینی به هیچ شخص و نژادی نیست... اگر قرار به این جوری گیر دادن‌های الکی باشه، اون سوسک کذایی کلی هم فارسی حرف زده! پس تمام فارس‌ها باید بریزن و ایران رو با خاک یکسان کنن!
می دونم چی می‌گی اما من به شکل اعتراض‌ات ایراد دارم.
یه عده هستن مثل این یارو شمس تبریز و رفقیش آزاد- کلی هم تو صبحانه جفنگیات بهم بافته بود- که به کلی آزادن از هفت دولت. خب حرجی بر آدم دیوانه نیست. خوش‌بینانه‌ترین حالت همونه که بگیم برا یه لقمه نون به همچین دریوزگی افتادن.
اما اون لغت در اونجا به عقیده من دارای بار تحقیره . فرض کن به جای اون لغت کذایی نوشته بود "کاکو" یا نوشته بود "هی یره" - البته به من بر نمی‌خورد- باز هم قضیه یکی بود. اینی که می‌گی سوسک‌ها و ملخ‌ها توی کارتون‌ها و کاریکاتورها فارسی حرف می‌زنن فرق داره با اینکه تو یه گویش کلی رو بخوای خاص‌اش کنی. چون دلیلی نداره که بخوای این کار رو بکنی مگر اینکه قصد تاکید داشته باشی و همین جاست که به مخاطب این حق رو می‌دی برداشت کنه این تاکید به چه نیتی بوده ( و البته ممکنه سهوی بوده باشه؛ مثل اینجا)
من می‌گم الان باید در مقابل حماقت دار و دسته شمس تبریز و رفیقش آزاد از یک طرف و دریده‌گی ج.ا.ا از طرف دیگه وایستاد تا اینکه بخوایم رو درستی اون کاریکاتور تاکید کنیم.
نکته: برا وبلاگ‌ات دردسر درست نشه با این حرفا. فیلتر و اینا رو می‌گم...
توسط hamid
پسرشجاع: صحبت از صبحانه شد، امروز هرکار مي‌کردم بالا نمي‌اومد! تو بهش دسترسي داري؟ در مورد جفنگ گويان صبحانه هم من حرفا‌شونو نمي‌خونم چون کلا فاقد ارزشه! بلکه اغلب جواب‌هايي که به‌شون داده شده و حرف حسابه رو مي‌خونم! بازم معتقدم نمنه از کاکو و يره و امثالهم متدوال‌تره و نشان قومیت نیست، و خيلي به سختي مي‌شه ازش توهين به قوميت در آورد! ديگه اينکه من منظورم از فارسي صحبت کردن، فقط اون سوسک خاص توي کارتون روزنامه‌ي ايران بود که تمام فارسي حرف‌زدن‌هاش توهين نيست اما يک کلمه‌ي نمنه‌اش توهينه اونم به اين شدت و غلظت! نگران فيلتر شدن هم نيستم، چندتا دامين مشابه رو ذخيره کردم! درحال توسعه‌ي اکستن‌شن سوسکالايز هم هستم (اميدوارم با اين اسم به اقليتي توهين نکرده باشم!) درضمن اينکه وبلاگ من برد و خواننده‌ي چنداني نداره که بخواد فـــيلتر بشه. درنهايت هم به نظرم اين کارم دفاع از آزادي بيان و ايستادن هم درمقابل عمل پان‌ترکيست‌ها و هم عمل ج.ا.ا. در توقيف ايران و بازداشت مانا نيستاني‌است. تو اگر پيشنهاد بهتري داري ممنون مي‌شم بهم بگي!
اولا من دوست ندارم تو بلاگم از این چیزها بنویسم.ثانیا.دروغ چرا از حرف سیاسی زدن میترسم.من جوونم...فقط اینو مطمئن باش کاسه ای حتما هست که اینجوری زیر نیم کاسه قایم شده...از پان ترک ها هم خیالت راحت...تو ایران نیست همچین کسی اگرم باشه الان لابد فکر میکنه خیلی خوش به حالشه.ولی کم هستن این ادمها...
توسط 'golnaz
ببینید معلومه که به خاطر یک کاریکاتور این همه سروصدا به نظر مسخره میاد
پس واقعا این همه سروصدا(که شما باز هم نمی شنوید) برای چیه؟
یه تعداد لینک گذاشتم تو لینکدونیم
در ضمن می دونم که احتمال زیاد کارکاتوریست مستحق اینچنین برخوردای نبوده..
این کاریکاتور فقط حکم یه شعله رو داشت... شاید ترکها ازش به عنوان بهانه ای برای بیان خواسته هاشون به کار می برن
یه سری هم به سایت های بای بک و شمس تبریز بزن و نظرات اونهارو رو هم بخون
----------- یکی از نوشته های موجود در سایت شمس تبریز
[....]
( از فعالان دانشجوئی آذربایجان
توسط می سم
پسرشجاع: بدليل مطلب سراسر توهينی که چند وقت پيش در سايت شمس تبريز در مورد کوروش نوشته‌شده‌بود ودر اون نه تنها به کوروش کبير که به پارسی و ايرانی توهين شده بود، مطلبی رو که از اين سايت کپی کرده‌بوديد پاک کردم، در مورد جرقه بودن کرايکاتور مانی هم با شما موافقم و همونطور که گفتم صرفا اعتراض من به حبس مانی و تعطيلی بی‌دليل روزنامه‌ی ايران و قربانی شدن بيگناهانی از اين دسته...
این همشهری من هم اینجا حرف دل منو زده
http://areezeh.blogspot.com/2006/05/blog-post.html
lمن هم یک چیزی در این باره نوشته ام. خوشحال میشم سر بزنین.
توسط زن روزنامه نگار
پسرشجاع: من مطالب متين وبلاگ شما رو قبلا خوندم و می‌خونم... پاينده‌باشيد.
مرگ بر آپارتاید-مرگ بر شوونیزم-مرگ بر پان فارسیسم (یاشاسین آذربایجان)
توسط haray
Post Comment