عکس يادگاري با وبلاگ
از راست: بامداد، من، عليرضا، عکاس: سورئاليست عزير [والبته مرحوم!]
چرا کسي نميياد؟ ايميلام به دستشون نرسيده. لعنت به اين جيميل. ساعت 5و ربع شد. مگه اينا نميخوان همايش برگزار کنن؟ چرا کسي نيست؟ بچه ها هم نيومدن. يعني جيميل قالم گذاشته؟ ديوارنوشتهها! از کي من دنبال اين بشر هستم. دو سه سالي هست آشنايي وبلاگي داريم. دو سه سالي هم همدانشکدهاي اما اولين باره که ميبينمش! سلام عليرضا! سلام بامداد! سلام سيامک! لعنتم به جيميل رو پس ميگيرم. آقای مجری آدامستو دربیار. خودت حساب کن، وارد يک سايت بشي و روي تماس با ما کليک کني، درجواب بهت بگه چنين صفحهاي وجود نداره. مشهديهاداتکام همينجورياست غرفههاي انجمن هم همينجورياست. توي اکثرشون کسي نيست تا بهت بگه چه خبره؟! انگار اشتباهي وارد شدي! چنين غرفهاي وجود ندارد. سلام بهار! اين آقاي مادرشاهي صحبتکردنش خيلي از وبلاگنوشتنش بهتره. بهرنگ اگه کمتر بگه «خُب!» صحبتش هم به خوبيه وبلاگنوشتنشه. اين فياضيه؟ واقعا آدم نازنينه! تازه از تهران راه افتاده. حيف شد که نرسيد. ديروز با دوتا خواهر نازنين ساعتي رو گذروندم. امروز با سه تادوست بلاگر چاي ميخوريم.
هدف «دور هم جمع شدن» بود، ما هم «دور هم جمع شديم»
و
بد نگذشت. همين ما رابس.
5 :
و امید من به شما وبلاگ نویس هاست....
( از بیانات سورئالیست مرحوم....رحمته ا..علیه..)
توسط سورئالیست مرحوم....
ای خدا مردم از خوش تیپی... فقط ای کاش چشمام بسته نمی بود. همش تقصیر این سورئال ایسته... نه حاضر گفت نه هیچی ... همینجوری زرتی گرفت
توسط alireza
وقتی اینقدر راضی و خوش می نویسی ، ما هم به خوشی شما خوشیم!
توسط بهار
پاهات رو كمتر باز كن موقع عكس گرفتن
توسط رضا
عكس پشت سرت چيه؟
توسط رضا
Post Comment