ماهيها خوشمزه هستند
1. بنا به رسمي که از هفتهي پيش پا گرفته من اين شنبه هم رفتم سينما. فيلم «ماهيها عاشق ميشوند.» از يکي از اساتيد تئاتر(که من نمیشناسمش! چون تئاتر فقط در مرکز هست و در مشهد نیست!). فيلم «ديدني» اي بود. شاتهاي قشنگي داشت و البته هنرپيشههاي قشنگي نيز. يک گلشيفته فراهاني به تنهايي کافيه که فيلمي رو ديدني کنه. اما خوب، فيلمش زيادي پروانهاي و دخترانه بود. بيشتر صحنههاي هرهر- کرکر جمعهاي دخترانهاش (که در فيلم کم هم نبود) نچسب بودند. درکل به عنوان يک علاقهمند به نماهاي زيبا از فيلم لذت بردم اما به عنوان يک تماشاچي نه. هرچند که فکر نمي کنم بليط نيمهبهايي که صرفش کردم حروم شد، همينقدر ميارزيد!
2. «کلوخ اندازي» و «چراغ برات» آيا شما که مشهدي نيستيد، با اين رسوم آشنايي داريد؟
2 :
تست می کنيم.
اينجا خرابه؟!؟
به نظر درست مياد که!
منم این فیلم رو دیدم، درست همون موقع که شما داشتید می دیدیدید!
اما اونقدر عصابم خورد بود و دنبال یک نفر می گشتم که هیچی از فیلم نفهمیدم! البته بهنظر من چیز زیادی برای فهمیدن نداشت.
فقط یک جمله قشنگ توش گفت که خیلی جالب بود چون خودمم درست همون طوریم!
گفت: زنها بعضی اوقات برای مخفی کردن احساساتشون پشت سر هم حرف می زنن!
Post Comment