Saturday, September 03, 2005

0 نظر

هنوز هم بعد از حدود سه سال وبلاگ‏نويسي، از بدترين عباراتيه که حالمو مي‏گيره.
سه ساله که دارم تلاش مي‏کنم به کامنت وابسته نباشم اما هنوز هستم.

4 :

Anonymous said...

سلام . مطالب اخیرت من را به این فکر انداخت که یک کتاب بهت معرفی کنم . ببینم تو کتاب راز فال ورق را خوندی ؟ اثر یاستین گوردر .

Anonymous said...

یک کار میشه کرد: نظر خواهیو ببندی و بگی نظرات بقیه به فلانم!

Anonymous said...

همیشه هم گسستگی خوب نیست! یک وقتایی دلبستگی ها و وابستگی ها به آدم امید و انرژی حرکت میدن...

Anonymous said...

بابا بي‌خيالش! كامنت كيلو چنده؟ اتفاقاً براي من نوشتن، در حالتي كه نمي‌دونم كي مي‌خوندش (و مي‌تونم تصور كنم كه اونايي كه نمي‌خوام، نمي‌خوننش) خيلي راحت‌تره. اين چشم به كامنت بودن مال كسانيه كه نوشته‌شون چيزي نيست. براي من نوشتن مهم‌تره. يه روز بالاخره خونده مي‌شه. دير يا زود